تفاوت ولایت فقیه و ولایت عهد چیست؟

ولی به معنی سرپرست و تصمیم گیرنده برای کسی است که فاقد درک و توانایی تفکر و تصمیم گیری است.

از نظر ولی فقیه و بسیجیان ولایت معاش، مردم سفیه و صغیر و فاقد قدرت تفکرند بنابراین او باید سرپرستی آنها را به عهده بگیرد و در تمام امور زندگی آنها دخالت، و برایشان سبک زندگی تعریف کند. ولایتی که خدا از طریق امام زمان به ولی داده است تا در زمان غیبت مردم را سرپرستی کند؛ و قائدتا در چنین شرایطی ولی فقیه که ولایت خود را مقدس و از طرف خداوند می داند، به مردمی که نادان فرض می کند پاسخگو نیست و پاسخ هر گونه اعتراض، مشت آهنین است.

جالب است بدانیم که پیش از شورش ۵۷ نیز طبق متمم قانون اساسی مشروطه، پادشاه با خداوند مذهب شیعه حقه جعفریه اثنی عشری عهد بسته بود و ضمن اعتقاد به این مذهب، وظیفه تبلیغ و گسترش آن را نیز داشت. لقب فرزند جانشین پادشاه هم ولی عهد بود!
باز داستان ولی و امام زمان و خدا.

علی رغم مبارزات شجاعانه مشروطه خواهانی چون ستارخان، و تمام خون هایی که ریخته شد، چگونه است که کماکان تصمیم گیری ها به افراد بلندمرتبه مقدس سپرده می شود؟
پاسخ این سوال را با بررسی متمم قانون اساسی مشروطه و چونگی بوجود آمدنش می توانیم بیابیم:
آخوندها و بادمجان دور قاب چین های تشنه قدرت که انقلاب مشروطه دستشان را از قدرت کوتاه می کرد، در مجلس موسسان اختیارات شاه را تا سطح خدایی بالا می برند؛ ریاست سه قوه و قدرت انحلال مجلس را به او می دهند تا زیر سایه مسئولیت های کمرشکن شاه، به فساد و خیانت بپردازند بدون اینکه به کسی پاسخگو باشند. از طرفی مذهب رسمی را وارد قانون اساسی می کنند تا کشور را همیشه زیر سلطه مذهبیون نگاه دارند.
بنابراین قانون اساسی فاجعه بار مشروطه و قانون اساسی رژیم ملاها که زاییده آن است، عامل وجود دیکتاتوری در کشور ماست.

تلگرام کنگره ملی ایرانیان
chat