روزنامه کیهان در سرمقاله خود به بررسی آرمانهای کودتای ۵۷ پرداخته است و نوشته دو آرمان «عدالت جهانی» و «استکبارستیزی» وجوه نگاه جهانی انقلاب (کودتا) بوده، «امروز به ایران قدرت افسانهای داده است. آیا اگر قدرت آرمانی انقلاب اسلامی نبود، چین و روسیه متحمل هزینههای سنگین حفظ و توسعه رابطه با ایران میشدند؟».
نویسنده همچنین نوشته «چین و روسیه هم در زمانی که ما به موقعیت کنونی نرسیده بودیم، با غرب در تحریم ایران همراه بودند. امروز قدرت ایران به نقطهای رسیده که روسیه و چین، قرار گرفتن در سازمان مشترک را علیرغم فشار غرب، برای خود «افزایش» بهحساب میآورند. این قدرت آرمانی انقلاب میباشدکه به اقتدار جمهوری اسلامی انجامیده است».
نکته قابل تامل در این یادداشت اینجاست که نویسنده در توجیه عدم حمایت روسها و چینیها از ایران در جریان قطعنامههای تحریمی شورای امنیت آن را هم به گردن عدم قدرت ایران در آن زمان میاندازد! سالهای دوری نیست؛ آخرین قطعنامه تحریمی سال ۸۹ بود و اولین آن ۸۴؛ البته تا قبل از مذاکرات هستهای در دولت روحانی هر چند وقت یک بار قطعنامهای در تمدید قطعنامههای پیشین صادر میشد و چین و روسیه به آنها هم نه نمیگفتند.
یا همین ۵ سال پیش در جریان استفاده نیروی هوایی روسها از پایگاه نوژه همدان برای حمله هوایی به مواضع داعش در سوریه؛ خبری بود که طرفین بنایی بر انتشار آن نداشتند ولی وزارت دفاع روسیه آن را اعلام کرد که به گفته سردار پاسدار دهقان وزیر دفاع وقت میخواستند خودی نشان دهند تا به عنوان حضور در سوریه اهرمی برایمذاکره با آمریکاییها داشته باشند. به اعتقاد دهقان آنها در انتشار خبر «بیمعرفتی» کردند!
روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران در یادداشتی با عنوان “روسیه و چین در شکست تحریم ها به ایران کمک کردند”، چنین آورده که «در پی گسترش و تقویت روابط ایران با چین و روسیه که بخشی دیگر از سیاست مستقلانه ایران است، جنگ روانی گستردهای از سوی برخی رسانهها و فعالان بیرونی و داخلی با القای نادیده گرفتن شعار نه شرقی و نه غربی در این تعاملات و رفتن کشور به زیر سلطه این کشورها مطرحشده است».
نویسنده استدلال کرده که «بعد از فروپاشی شوروی و اضمحلال مارکسیسم، سلطه شرق دیگر معنایی ندارد» و ادامه داده که چین و روسیه «هیچگاه در پی براندازی نظام ایران نبوده، در شکست تحریمهای کشورهای غربی کمکهای شایانی به مردم ایران کردهاند و روابط ایران با آنها یک روابط متوازن مبتنی بر راهبرد منطقهگرایی ایران است».
روزنامه رسالت هم در سرمقاله خود چندین دلیل را فهرست کرده که به این دلایل باید با چین و روس روابط قوی داشته باشیم؛ «روسیه و چین با صنعت صلحآمیز هستهای ایران مشکل ندارند. در بوشهر با ما همکاری دارند». اما نویسنده نمی نویسد که روسها چندین دهه است که تکمیل نیروگاه بوشهر را معطل میکنند و هر روز بهانهای میآورند و پس از این همه سال هنوز آن را تکمیل نکردهاند.
دلیل دیگر رسالت این است که «روسیه و چین با موشکهای پیشرفته دفاعی ایرانی مشکلی ندارند. حتی حاضر به همکاری نظامی و فروش S300 و S400 هستند». اما باز هم نویسنده نمی نویسد همین روسها بودند که چندین سال به بهانههای مختلف از جمله قطعنامه تحریمی ۱۹۲۹ که فروش سلاح به رژیم اسلامی حاکم بر ایران را تحریم کرده بود و خود به آن رای مثبت داده بودند، از تحویل سامانههای پدافندی S300 طفره میرفتند. این در حالیست که روسها سال ۹۴ سامانه S400 را در سوریه مستقر کردند؛ سال گذشته هم همین سامانه را به ترکیه تحویل دادند! سامانهای که نسل پیشرفتهی S300 است.
رسالت دلیل دیگر را «روسیه و چین به دنبال روابط با احترام متقابل و حفظ منافع ملی دوطرف هستند» عنوان کرده است. برای سنجش احترام متقابل همین سفر اخیر ابراهیم رئیسی و باقر قالیباف به مسکو و برخورد روسها را نگاه کنید…یا تاخیرهای مدام چینیها برای تحویل واکسنهای کرونای خریداری شده از سوی ایران؛ و مشابه همین رفتار از سوی روسها!