ولودیمیر یرمولنکو فیلسوف اوکراینی ریشه مقاومت اوکراینی را بر پایه یک فرهنگ سیاسی خاص میداند و در توییترش توضیح میدهد؛ فرهنگ سیاسی اوکراینی از پایین به بالا اعمال میشود و بسیار تمرکززدایی شده است. منشا این فرهنگ را کراینیها “هرومادا”- میخوانند که در فلسفهی سیاسی اوکراین از قرن نوزدهم، واژهای کلیدی بوده است، فلسفهی مایخیلو دراخامانو (تاریخدان) که متخصص تاریخ یونان باستان و روم بود، فلسفهی هرومادای خود را بر اساس فلسفهی ارسطویی شهر- کشور بنا کرد. برای او، سیاست از جامعه محلی شروع میشود و کشور به مثابهی اتحاد این جوامع، “هرومادایی” از “هروماداها”. این تفاوتی عمیق دارد با فرهنگ سیاسی روسها که تمرکزگراست و از بالا به پایین اعمال میشود.
اتحادِ سیاسی روسها فقط به دور یک تزار، یک مستبد امکانپذیر است. در اوکراین مردم همیشه مخالف تزار بودهاند. زلنسکی ضدتزار است: بسیار به مردم نزدیک است، “یکی از ماست.” چرا ارتش اوکراین اکنون موفق است؟ زیرا این روحیهی تمرکززدایی با تکنیکهای غربی سازمان نظامی که اوکراین در همکاریاش با ناتو اتخاذ کرده، منطبق است. فرماندهان ردهی میانی اوکراین بسیار بیشتر از فرماندهان روس آزادی عمل دارند. اصلاحِ استقلال رفتار که از ۲۰۱۴ ترویج شد، به شهرداران قدرت عملِ بیشتری داد. اکنون شهرداران عملکرد مثبتی از خود نشان داده و دفاع از شهرها را سازماندهی کردهاند.
به طرزی شگفت این حرکت، اوکراین را به دوران “شکوهمند” قرون وسطایی “روس کییف” – جامعهی شهر- کشور غیرمتمرکز، نزدیکتر کرده است.
اساس ادبیات، تاریخنگاری و فلسفهی اوکراینی (اسکاورودا، شوچنکو، کوستومارو، سوسیالیستهای اوکراینی اوائل قرن بیستم، دراماخانو) نقطهی مقابل ایدهی تمرکزگرای کشور- جهان است. ایدهی کلیدی a) ضد خودکامگی b) خودسازماندهی بود.
همچنین به روحیهی آزادیخواهی و نجات خود از قید و بندِ زنان نویسنده اوکراینی نگاهی بیندازید- از مارکو ووچوک تا لسیا اوکراینکا- رهانیدن خود از قید و بند و مردسالاری بسیار زود، در اوائل قرن نوزدهم روی داد.
نتیجه: عشق به آزادی، تمرکززادیی، روحیهی ضدِ خودکامگی، قرنها در اوکراین وجود داشته و بسیار متفاوت از روسیه است. به طور طبیعی، اوکراینیها میدانند که برای جنگیدن، دفاع از شیوهی زندگیشان حیاتی است.
مترجم: سودابه قیصری