عماد افروغ، جامعهشناس، در گفتوگو با عباس نعیمی جورشری، جامعهشناس و عضو بخش تحلیلی سایت انصاف نیوز در مورد وضعیت جامعه ایران گفته است: مردم به یک حدی میرسند که ممکن است در برابر بی اخلاقیهای دولتمردانشان اخلاقیتر هم بشوند و در واکنش بگویند «حساب ما از اینها جداست؛ اینها بداخلاق هستند اما من دیگر بداخلاق نیستم، اینها دروغ میگویند اما من دیگر نمیگویم». جامعه کاملا به اینجا میرسد که نقطهی آغاز یک انقلاب میشود. جامعه دارد به سمت یک انقلاب میرود. در شرایط انقلابی نخبگان و مردم و عرصهی مدنی حساب خودش را از عرصهی قدرت جدا میکند مثل خودِ انقلاب.
عماد افروغ در بخش دیگری از این گفتوگو میگوید: کسی که در این مملکت به قدرت دولتی میرسد به دلیل آن بافت ایدئولوژیک به هر حال درست یا نادرست، احساس میکند یک منبع ایدئولوژیک هم و یک سرمایه فرهنگی و منزلتی هم هست و همین کار را خراب میکند. طرف میگوید من در جمهوری اسلامی متصدی ریاست جمهوی شدم، جمهوری ایدئولوژیک اسلامی است دیگر من هم به عنوان یک مقام در قدرت، مقامم فقط برای اعمال قدرت نیست بلکه یک منزلت هم دارم و این منزلت یک هژمونی برای او ایجاد میکند و کار را خراب میکند. اگر نظارت نباشد ایدئولوژی ابزار تحکیم رابطه قدرت – ثروت صاحبان قدرت میشود و جامعه را به واکنش وا میدارد. جامعه دیر یا زود این را میفهمد. به موقعش میفهمد که این صاحبان قدرت خدمتی به آنان نکردند. میبیند که نه تنها خادمش نیستند بلکه من را مخدوم هم میخواهد یعنی من باید به او خدمت کنم و این قدرت دولتی که این همه امکانات در اختیارش است در زندگی او هیچ تحولی ایجاد نکرد. زندگی اقتصادی او، زندگی سیاسی او، شکوفایی فرهنگی او با مانع هم روبرو شد. بالاخره جامعه آگاه است و وقتی که ببیند اینهایی که دم از عدالت و ارزشهای اخلاقی میزنند خودشان به راحتی دروغ میگوند و آمار غلط میدهند و فریب میدهند و حتی دروغ را هم مباح دانستند خواهد گفت اینکه با حرفها و شعارهای خودش هم سازگار نیست. من بارها گفتم که مردم دیگر آن اعتماد را ندارند و دولتها آن سرمایه را ندارند چون اعتبار خودشان را با دست خودشان با دروغ، اغوا کردن و فریب دادن سست کردند و جامعه این را متوجه است.
عماد افروغ، جامعهشناس در بخش پایانی این گفتوگو دربارهی «آیندهی ایران» گفت: به شرط ثابت بودن سایر شرایط و اگر هیچ چیز تغییر نکند با این فرمان که جلو میرویم من آینده خوبی را نمیبینم. اگر با همین فرمان حرکت کنیم چرا باید امیدوار باشم؟! نسبت به وضع موجود رسمی ناامید هستم اما اینکه چه تغییر و تحولی ایجاد شود در انسانها یک بحث دیگری است و من از این جهت امیدوارم. آنها همهی جامعه نیستند، آنها میخواهند این کار را کنند اما مردم هم که بیکار نیستند.