علیاکبر ولایتی، مشاور خامنهای در امور بین الملل در مقاله ای که در وب سایت رسمی ولی مطلقه فقیه منتشر شده از ارتباط با روسیه و چین به شدت دفاع کرده و بر غربگرایان تاخته است.
وی نوشته: نگاه به شرق نگاهی است که هم امام فرمودند هم رهبر انقلاب؛ یعنی اینکه ما نگاهمان بهسمتی باشد که در حال طلوع است. در حال حاضر، مشخصاً شاهدیم شرق در حوزههای مختلف به پا خواسته است. رفتار آقای پوتین و اعتقاداتش که در اعمالش بروز میکند، اعتقاد به معنویت است؛ به این ترتیب که در گذشته حاکمان کرملین بیخدا و آتئیست بودند و اکنون از رئیس تا پایینترین حد سکنههای آن کشور نوعاً یا مسیحی هستند، یا مسلمان و یا به کلیسا میروند یا به مسجد.
بعد از فوت مائو، دنگ شیائوپینگ به رهبری حزب کمونیسم چین رسید و تحول کنونی اقتصاد در چین را آغاز کرد. اکنون، نه اقتصاد چین به کمونیسم میماند و نه نحوه اداره جامعه و تعامل آنها با دنیای خارج، بلکه یک مدل بهاصطلاح تکاملیافته چینی است که موفق هم بوده است […] اصرار دارند تأکید کنند که بههیچوجه قصد مداخله در امور دیگر کشورها را ندارند و واقعاً هم مداخله نمیکنند، برعکس زمان مائوئیستها.
حال بعضی میگویند درست است که این کشورها مارکسیست نیستند، ولی کشورهای قوی هستند که میتوانند برای اعمال نظر در مسائل ایران تلاش کنند، ولی توجه ندارند که اکنون، نه ایران، ایران زمان پهلوی و قاجار است، بلکه مقتدرتر از هر زمان دیگری بعد از اسلام است و نه روسیه شوروی سابق و نه چین کشور خشنِ توسعهطلبی است که در اذهان ما بود. هژمونی در زمانی مؤثر واقع میشود که طرف مقابل ضعیف باشد؛ ولی ایران یک کشور قوی و مقتدر است.
ما در جهان جزو معدود کشورهایی هستیم که بهوضوح مقابل آمریکا ایستاده و با اقتدار به حیات سیاسی خود ادامه میدهد و با کشورهای دیگر رابطه برقرار میکند و برخورد میکند. خب، چه اشکال دارد ما با کشورهایی مثل روسیه، چین و هند رابطه داشته باشیم؟! این کشورها صاحب فناوری هستند و بارها برخلاف غرب درخواستهای ما را اجابت کردهاند. از ابتدای انقلاب تاکنون، آمریکاییها ظرف این چهلوچهار سال، کوچکترین نشانی از حسننیت نسبت به ما نشان ندادند.
متأسفانه کشورهای اروپایی بهلحاظ تبعیت از سیاستهای آمریکا و پذیرش بیقیدوشرط تحمیلهای آنها در سیاست خارجی آنقدر تنزل کردهاند که در تاریخ اروپا سابقه ندارد.
در چنین شرایطی چگونه بعضی از افراد با سادهلوحی میگویند بهسمت غرب برویم؟! کدام غرب؟! غربی که تحت فشار آمریکا و تلقینات سراسر دروغ دورهگردهای صهیونیست همواره علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات دروغ میکنند، فشار سیاسی میآورند و در جهت تضعیف جمهوری اسلامی از هیچکاری فروگذار نمیکنند
غربی که در حد یک کمپانی نفتی فرانسوی بعضی از مسئولین گذشته سادهدل ما را تشویق میکردند که همکاری با چین را در حوزه نفت و گاز متوقف کنید و این توصیه مورد قبول قرار میگیرد و خود آن کمپانی در ایرانی میآید و یک عکس یادگاری با مسئولین وزارت نفت گرفته و خداحافظی میکند و میرود، چه نفعی برای جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در حالی که بیشترین خرید نفت و انتقال تکنولوژی توسط چین با وجود ناآگاهی و اقدامات سادهلوحانه بعضی از مسئولین وزارت نفت در گذشته نادیده گرفته میشود.
آلمانها بهمحض وقوع انقلاب با فشار آمریکا ساخت رآکتور هستهای را در بوشهر که پنجاه درصد آن به اتمام رسیده بود، رها کردند و رفتند و سالها مجموعه نیمهساز معطل ماند تا روسها آمدند و آن را به اتمام رساندند.
روسیه در بسیاری از موارد در فناوریهای پیشرفته به کمک ایران آمد. عقل چه میگوید؟ آیا ما بهسمتی برویم که همواره با این مردم و کشور دشمنی کرده یا بهطرفی برویم که تا آنجا که توانسته کمک کرده است؟ البته این را بگویم که چین و روسیه با ما عقد اخوت نخواندهاند، بلکه آنان نیز بر اساس مصالح خود عمل میکنند، ولی عاقلانهتر از غربیها! امروز در آسیا سه قدرت مهم ایران، روسیه و چین وجود دارند که مستقلاند و مقابل توسعهطلبی آمریکا و غرب ایستادهاند.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما همه مخالفان رژیم جمهوری اسلامی و بویژه دو کشور آمریکا و اسرائیل باید بدانند که رژیم ایران اولین بمب اتمی را ساخته و در صدد ساخت کلاهک های هسته ای دوم سوم و بیشتراست و به طور حتم کشوری که توسط بمب اتمی ساخت ایران ویران می شود کشور اسرائیل و تل آویو خواهد بود زمان ان رسیده که ارتش اسرائیل هر چه سریعتر تاسیسات اتمی ایران را نابود کند و در غیر اینصورت اسرائیل با خاک یکسان خواهد شد و به قول خامنه ای ۲۵ سال آینده را نخواهد دید بقا و ادامه حکومت جمهوری اسلامی هم برای اسرائیل و هم برای جهان خطرناک است و این رژیم باید هر چه زودتر سرنگون شود