محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلح نظام که سخنانش در خصوص تغییر قانون اساسی رژیم اسلامی حاکم بر ایران جنجالی شده در مصاحبه ای به برخی سوالات از جمله دیدارش با حسن روحانی پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاری کنگره ملی ایرانیان، باهنر با تاکید بر اینکه امروز پس از ۴۰ سال نیاز به اصلاح بخشی از قانون اساسی دیده میشود، گفت: اخیرا بنده بحث جمهوری دوم را مطرح کرده بودم. باید روشن بگویم که اصل ۱۷۷ قانون اساسی که آخرین اصل قانون اساسی است و در آخرین بازنگری که اصلاح شد می گوید قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل بازنگری و یک فرآیندی دارد که شرایط آنها در قانون مشخص شده است. در این بخش دو موضوع خاص در اصول قانون اساسی هستند که غیر قابل اصلاح است؛ اصولی که ضامن جمهوریت نظام و ضامن اسلامیت نظام هستند. مثلا نمیتوانیم اصولی را که در آن حق انتخاب مردم مطرح شده است را تغییر دهیم و نمیتوان گفت، مردم حق ندارند رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس و یا اعضای شوراها را انتخاب کنند. یا برای مثال اصل ولایت فقیه را نمیشود تغییر داد، زیرا این اصل مترقی هم نماد اصلی اسلامیت نظام و هم عامل وحدت ملی است. اما میتوانیم بگوییم بهجای یک مجلس میتوانیم دو مجلس داشته باشیم یا مثلا طول دوره هر مجلس یا دولت به جای چهار سال، شش سال باشد و تغییراتی از این شکل قابل تجدید نظر است.
اما نباید فراموش کنیم که نه ایران که در هیچ یک از کشورهای دنیا هرگز اجازه تغییر در ایدئولوژی حاکم بر کشور را نمیدهند. در این باره هم اگر بخواهم یک نمونه مشخص را بگویم همین کشور فرانسه که به عنوان مهد دموکراسی شناخته می شود. قانون اساسی فرانسه عنوان میکند که ایدئولوژی و نظام حاکم بر فرانسه لائیک است و در اصل بعدی میگوید اصل لائیک بودن به وسیله هیچ روش دموکراتیکی قابل تغییر نیست. منظور ما هم از اصلاح قانون اساسی این است که در چهارچوب جمهوری اسلامی قانون را به شکلی اصلاح کنیم که بتوانیم به یک حکمرانی بهتری برسیم. مثلا نمیتوانیم بگوییم شورای نگهبان نداشته باشیم. در تمام کشورهای دنیا امروز یک نهادی وجود دارد به نام «دادگاه قانون اساسی»، که پیش از انتخابات بر صلاحیت کاندیداها نظارت می کند و با حکم این دادگاه است که افراد اجازه پیدا میکنند خود را در معرض رأی و انتخاب مردم قرار دهند. این به آن معنی است که در هیچ کجای دنیا چیزی به نام دموکراسی بی در و دروازه نداریم.
باهنر در خصوص ملاقاتش با حسن روحانی گفت: درباره موضوعی که در روزهای اخیر مطرح شد که ما با برخی آقایان جلساتی داشتیم. مثلا با جناب ناطق نوری جلسهای داشتیم که البته در ادامه جلسه ماهیانه و مستمری است که از زمان مجلس پنجم تشکیل شده و افراد این جلسه اعضای هیأت رئیسهی مجالس کشور از مجلس پنجم تا امروز هستند. آقای روحانی هم همواره حضور داشتند البته در دورانی که رئیس جمهور بودند کمتر شرکت میکردند و پس از اتمام کار دولت دوازدهم هم من یک جلسه به دیدن ایشان رفتم. با جناب آقای دکتر لاریجانی هم گاهی دیدارهایی داریم. اما با جناب آقای خاتمی شاید حدود پنج یا شش سال است که با هم دیداری نداشتهایم؛ یعنی موقعیتی اتفاق نیفتاده که در جلسهای با هم رو در رو شده باشیم که بخواهیم صحبتی داشته باشیم.
بعد یک عده هم به دروغ گفتند اینها با هم نشستهاند و میخواهند دولت سایه تشکیل بدهند. شاید به نظر خیلیها دولت سایه اصلا چیز بدی نباشد چراکه در بسیاری از کشورها چند حزب وجود دارند که یک حزب اکثریت را کسب میکند و حزب اقلیت به نوعی دولت سایه تشکیل میدهد و حزب اقلیت با این کار اعلام می کند که ما در صورت به قدرت رسیدن در آینده چنین شکل و ترکیب کابینهای را خواهیم داشت.
کلیت حرف من در دیدار آقای روحانی هم این بود که «شما از شخصیتهای خدمتگزار نظام هستید و نباید از دایره حکومت خارج شوید». این هم که عدهای بلند شدهاند و میگویند آقای روحانی باید محاکمه شود درست نیست. آقای روحانی قطعا خدمات ارزشمندی را به کشور داشتهاند و حتما اشکالاتی هم وجود داشته، اما این که بگوییم یک نفر به خاطر بعضی اشکالات در تصمیمات مدیریتی باید محاکمه شود درست نیست ولی قطعا اگر کسی هم بوده که خدایی نکرده در گذشته تخلف عمدی مرتکب شده یا سوء استفاده مالی هم کرده باید پس گرفته شود.
برخی معتقدند که در چنین حالتی دولت در سایه میتواند دولت مستقر را رصد و نقد سازنده کند و یا راهکار به دولت ارائه دهد؛ پس دولت سایه از نظر خیلی کشورها اساساً چیز مذمومی نیست، اما اینکه گفته شد ما چیزی تحت عنوان «دولت سایه» تشکیل دادهایم، خیر اینطور نیست. الان دولت جناب آقای رئیسی دولت مطلوب ماست و دعا میکنیم خداوند به این دولت توفیق بدهد که موفق باشد. هرگاه بحث یا پیشنهادی هم داریم به عنوان یک حزب در قالب بیانیه، سخنرانی یا دعوت از مقامات اظهار مینمائیم.
باهنر در ادامه از لزوم تشکیل مجلس دوم می گوید: درباره موضوع جمهوری دوم و تغییر در قانون اساسی هم من به عنوان فردی که ۲۸ سال نماینده مجلس بودهام به این جمع بندی رسیدهام که ما به یک مجلس دومی نیاز داریم که فکر و ذکرش منافع ملی باشد. زیرا مجلس فعلی و نمایندگان آن بیشتر منطقهای، استانی و شهرستانی هستند و بیشتر زمان خود را برای رفع مشکلات شهرستان خود صرف میکنند و به همین دلیل ما نیاز به مجلسی داریم که فکر و ذکرش منافع ملی کشور باشد…بنده به ضرس قاطع میگویم که در کشور به جز مقام معظم رهبری کسی را ندیدهام که به فکر پنجاه یا سی سال آیندهی کشور باشد؛ اما نماینده مجلس حداکثر فکرش این است که چگونه عمل کنم که چهار سال بعد هم انتخاب شوم و دولتها هم وضعیت مشابهی دارند.
درباره روند تغییر و اصلاح قانون اساسی در ایران هم کلید اصلی در دستان رهبر معظم انقلاب است و ایشان در صورتی که صلاح ببینند در بعضی اصول قانون اساسی که نیاز به اصلاح دارند دستور را صادر میکنند. در همان اصل ۱۷۷ ذکر شده که اعضا انتصابی نیستند و در جایی گفته اعضای تشخیص مصلح نظام، ۱۰ نفر از نمایندگان مجلس به انتخاب خود اعضا، تعدادی از اساتید دانشگاه و ترکیب کاملا مشخص است. در نهایت هم اصلاح قانون اساسی به رفراندوم گذاشته می شود و در صورتی که مردم نپذیرند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
ما یک اصل در حکمرانی داریم که می گوید نظامهایی میتوانند استمرار پیدا کنند که دارای قدرت خود اصلاحی باشند. نظام جمهوری اسلامی ۴۳ سال است که در این کشور حاکم است که دارای نقاط مثبت بسیاری است و البته تعدادی نقاط ضعف هم وجود دارد که باید این نظام قدرت خود اصلاحی داشته باشد. اگر نظام نتواند خود را اصلاح کند به مرور زمان بدنه اجتماعی خود را از دست می دهد و این توطئه و آرزوی دشمنان این نظام از ابتدای انقلاب بوده و است. این حرفهای نجات جمهوریت و از این دست صحبتها هم حرفهای افراط و تفریطی است و این نظام ان شاالله به دست صاحب اصلی آن یعنی امام زمان خواهد رسید. رهبر معظم انقلاب بیانیه گام دوم را اعلام فرمودند، جمهوری دوم حتما در مسیر بیانیه گام دوم برای تمدن سازی نوین اسلامی و ایرانی خواهد بود.