گزارش تکان دهنده روزنامه شرق؛ معامله لوازم شخصی با موادغذایی در ایران

0
95

آگهی تعویض لوازم شخصی با غذا در سایت دیوار این روزها به چشم می‌خورد. آگهی‌هایی که حالا با تورم افسارگسیخته غذا در ایران و سقوط سرانه مصرف بسیاری از اقلام غذایی، حاکی از تشدید فقر غذایی خانواده‌های ایرانی است.

کتانی کهنه یا به نوشته خودش کارکرده‌اش را که البته رد رفو و تعمیر روی آن به چشم می‌خورد، با برنج و روغن تعویض می‌کند. ساکن اصفهان است و در توضیحات آگهی‌اش تنها نوشته این کار را به علت نیاز مالی انجام می‌دهد.

آن دیگری پیراهن‌‌های نخی چهارخانه‌اش را با برنج یا روغن تعویض می‌کند. صاحب آگهی در ارومیه زندگی می‌کند و پنج پیراهن دست‌دوم تابستانی‌اش را مجموعا ۲۶۰ هزار تومان قیمت‌گذاری کرده و آن را با همین مقدار مواد خوراکی تعویض می‌کند.

شخص دیگری که پدر یک خانواده ساکن در نازی‌آباد تهران است، کتاب‌های درسی فرزندش را در قبال برنج، روغن، مرغ یا هر کالای خوراکی دیگری می‌دهد. وقتی به شماره آگهی زنگ می‌زنی، مردی با صدایی گرفته پاسخ می‌دهد و می‌گوید این کتاب‌ها شامل کتب سال‌های مختلف دبیرستان است و قیمتی برای آن در نظر ندارد و به همین دلیل کتاب‌ها را فقط در قبال مواد خوراکی تحویل می‌دهد. با‌این‌حال، او به این سؤال که کتاب‌ها را با چه مقدار برنج یا روغن تعویض می‌کند، پاسخ می‌دهد: «هر مقدار که شما بدهید، خودتان ارزش‌گذاری کنید».

مرد دیگری هم کفش‌های زمستانی و قدیمی‌ خود و همسرش را با حبوبات یا مرغ تعویض می‌کند؛ چرا‌که به قول خودش چیزی جز این ندارند تا با آن شکم بچه‌هایشان را سیر و امروزشان را به فردا برسانند. شمار آگهی‌های معاوضه وسایل منزل با اقلام خوراکی که از چند هفته قبل و در مواردی انگشت‌شمار دیده می‌شد، حالا بیشتر شده و به کفش و لباس رسیده است. در‌واقع اگر روزهای اول تنها چند آگهی برای معاوضه کتری برقی یا بخاری با روغن و برنج در سایت دیوار وجود داشت، حالا ماجرا جدی‌تر و تعداد آگهی‌ها زیادتر شده است؛ گویی همان چند آگهی اول توانسته ایده تأمین غذا برای بسیاری از خانواده‌های فقیر شود.

حالا دیگر می‌توانید بخاری، دوربین شکاری، کامپیوتر قدیمی، لباس محلی، کیف، کفش، پارچه، مبل قدیمی یا تقریبا هر کالای دیگری را در ازای روغن، مرغ، گوشت یا حبوبات در دیوار یا سایت‌های مشابه آن پیدا کنید. وجه مشترکشان هم این است که محدودیتی در حجم اقلام خوراکی مورد معاوضه با کالایشان وجود ندارد؛ چه در قبال یک جفت کفش باشد و چه در قبال مبلمان قدیمی!

نمونه آن صاحب یک جاروبرقی ناسیونال ۴۴۰۰ در مشهد است که در آگهی‌اش اعلام کرده آن را با برنج، روغن و مرغ عوض می‌کند. او درباره ارزش جاروبرقی‌اش می‌گوید: «سالم است و کار می‌کند اما نمی‌دانم ارزش چه حجم خوراکی را دارد؟ راستش اصلا نمی‌دانم یک مرغ می‌شود، دو مرغ می‌شود یا هرچه، فرقی ندارد. خریدار شما هستید هر مقداری که شما بدهید. ولی پولش را نمی‌خواهم چون با آن پول هم قرار است همین خوراکی‌ها را بخرم».

تجربه تعویض لوازم ضروری با غذا پدیده‌ای است که در اقتصادهای خاصی تجربه شده است. این نکته‌ای است که جعفر خیرخواهان، کارشناس فقر، به «شرق» می‌گوید و توضیح می‌دهد: مشابه چنین وضعیتی در دنیا فقط در یک بازه زمانی در ونزوئلا و یونان دیده شده است. این کارشناس می‌گوید: این آگهی‌ها اصلا عجیب نیست و واقعیات و مقتضیات زمانه و شرایط فعلی اقتصاد ایران و تورم سنگینی است که از سوی مراجع رسمی آماری گزارش می‌شود. خیرخواهان ادامه می‌دهد: این آگهی‌ها عجیب نیست و وضعیتی مشابه آگهی‌های فروش اعضای بدن دارد. در مجموع این‌ پدیده‌ها نشان می‌دهد جمعیت فقرا و دهک‌های درآمدی ضعیف در حال افزایش است و گروه‌های فقیرتر برای ادامه حیات و تأمین غذا ناچار به فروش وسایل زندگی خود شده‌اند. خیرخواهان تأکید می‌کند: چهره فقر در ایران به حدی دلخراش شده که محتمل است شمار افراد مبتلا به سوءتغذیه بیشتر شده و این افراد در مراحل بعد ناچار شوند برای تأمین کالری مورد نیاز خود به خوراک غیر‌متعارف روی آورند. وضعیتی که ونزوئلا و یونان در زمان بحران اقتصادی تجربه کرده‌اند.

این کارشناس فقر همچنین توضیح می‌دهد: سیاست‌های اقتصادی در ایران به جای فقرزدایی مدام در حال تولید فقر بوده است؛ به‌طوری‌که در حال حاضر درآمد سرانه بنگلادش که از نظر منابع و زمین بسیار فقیر و دائم گرفتار بحران‌های پرهزینه مانند سیل است، به درآمد سرانه ایران رسیده که سرشار از منابع و امکانات است.

طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران، تورم غذا در ایران از نرخ تورم عمومی عبور کرده و در آبان امسال نرخ تورم نقطه‌ای خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها به حدود ۶۸ درصد و نرخ تورم سالانه به ۶۱.۳ درصد رسیده است. تورم سنگین غذا در ایران موجب کاهش شدید سرانه مصرف انواع اقلام غذایی در کشور شده است؛ به‌طوری‌که مراجع مختلف در آمارهایی پراکنده این موضوع را اعلام کرده‌اند.

افشین صدر‌دادرس، مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور، سال گذشته از نصف‌شدن سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران خبر داد و به ایلنا گفت سرانه مصرف گوشت در کشور از ۱۲ کیلوگرم در سال به شش کیلوگرم رسیده و به عبارتی با ۵۰ درصد کاهش مصرف مواجه شده است. تسنیم هم در دی سال ۹۹ به نقل از موسی شهبازی، مدیر‌کل وقت دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهش‌های مجلس، نوشت سرانه مصرف گوشت قرمز فقیرترین مردم ایران یعنی دهک اول تا سوم تنها به ۲۵ گرم در ماه می‌رسد! همچنین وزارت بهداشت از سقوط سرانه مصرف لبنیات در ایران به ۶۰ تا ۷۰ کیلوگرم در سال خبر داده است. این در حالی است که سرانه مصرف لبنیات در دهه ۸۰ به ۹۰ تا صد کیلوگرم می‌رسید.

آرش نبی‌زاده، مدیرعامل اتحادیه ماهیان سردآبی هم سال گذشته از کاهش ۶۰‌درصدی مصرف آبزیان در ایران خبر داد و گفت برخلاف آمار سازمان شیلات که سرانه مصرف آبزیان را ۱۳ کیلوگرم در سال قید می‌کند، سرانه مصرف آبزیان در ایران تنها هفت کیلوگرم در سال است. حسن تقی‌زاده، رئیس اتحادیه برنج‌فروشان بابل نیز در گفت‌وگو با همین خبرگزاری از کاهش ۵۰ تا ۶۰ درصدی خرید برنج ایرانی به دلیل گرانی خبر داده است. کاهش سرانه مصرف اقلام غذایی در ایران در شرایطی رخ می‌دهد که ایرانیان بسیاری از اقلام اصلی هرم غذایی مانند آبزیان، گوشت، تخم‌مرغ و لبنیات را بسیار کمتر از میانگین سرانه مردم جهان مصرف می‌کنند و مصرف برخی از این اقلام گاهی کمتر از نصف سرانه جهانی است.

حسین فرهادی، سخنگوی اتحادیه بنکداران مواد غذایی، به «شرق» می‌گوید: با افزایش قیمت‌ها، تقاضای مواد غذایی به‌شدت کاهش داشته است؛ به‌طوری‌که اگر پیش از این یک فروشگاه یک کامیون روغن را می‌خرید و هزینه آن ۷۰‌، ۸۰ میلیون تومان می‌شد، حالا همان حجم روغن ۳۰۰، ۴۰۰ میلیون تومان قیمت دارد و با کاهش تقاضا، فروشگاه‌ها به جای یک کامیون روغن فرضا صد یا ۵۰ کارتن خرید می‌کنند. بالطبع برای خانوار هم این اتفاق افتاده است. حتی خانواده‌ای که می‌توانسته از یک کالا دو یا چند عدد تهیه کند، حالا مجبور است به یکی بسنده کند یا مثلا چند کیلوگرم را به نیم‌کیلوگرم برساند. به گفته او، در کالاهایی مثل روغن، تن‌ ماهی و قند و شکر که در چند ماه اخیر گران‌تر شده‌اند، این مسئله بسیار دیده می‌شود. فرهادی می‌گوید: افرادی که توانایی مالی کمی دارند، احتمالا تاکنون بسیاری از مواد خوراکی را از سبد غذایی‌شان حذف کرده‌اند. حالا فقط طبقه متوسط در حال مدیریت و صرفه‌جویی اوضاع است.

در همین زمینه زهرا عبداللهی، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، تاکنون بارها نسبت به افزایش ناامنی غذایی به‌ویژه درباره طبقات محروم هشدار داده است. او در مصاحبه‌هایی که با ایلنا و ایسنا داشت، تأکید کرده بود افزایش ناامنی غذایی که به‌ویژه در مناطق محروم کشور مشاهده شده است، منجر به افزایش شیوع سوءتغذیه کودکان زیر پنج سال و دیگر گروه‌های آسیب‌پذیر تغذیه‌ای مانند مادران باردار و نوجوانان و کمبود ریزمغذی‌ها مانند کمبود آهن، روی، ویتامین آ و کمبود دریافت مواد پروتئینی که شواهد کمبود آن همیشه در کشور وجود داشته است، خواهد شد.

در چنین شرایطی، ظاهرا درصد درخور توجهی از اقشار سه‌ دهک پایین درآمدی جامعه، تحت‌ پوشش نهادهای حمایتی نیز قرار ندارند؛ به‌طوری‌که بر اساس داده‌های پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، در سال ۹۸ (گزارش آن سال گذشته منتشر شد) ۷۶ درصد یا معادل پنج‌میلیون‌و ۷۰۸ هزار خانوار واقع در این دهک‌ها خارج از حمایت‌های مادی و معنوی دو نهاد کمیته امداد و بهزیستی قرار داشته‌اند. بدتر اینکه در میان خانوارهای دهک یک تا سه که خارج از چتر حمایتی دو نهاد کمیته و بهزیستی قرار داشته‌اند، در کمال تعجب یک‌میلیون‌و ۵۴ هزار خانوار حتی یارانه هم نمی‌گرفتند.

عقب نشینی مجمع محققین حوزه علمیه؛ نمی‌شود، هرکسی در خیابان هرکاری انجام داد اسم آن را محاربه بگذارند
طرح تشکیل «سازمان حفاظت و اطلاعات قوه قضاییه» در مجلس رژیم

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید
Captcha verification failed!
CAPTCHA user score failed. Please contact us!