امیرعباس فخرآور رئیس سنای کنگره ملی ایرانیان در لایو هفتگی خود پیرامون کارنامه اردشیر زاهدی در طول تاریخ سیاسی خود، به خیانتش به شاه ایران و حمایتش از رژیم ملاهای حاکم بر ایران پرداخت:
اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه و سفیر ایران در انگلستان و آمریکا در زمان محمدرضاشاه پهلوی، اخیرا در مصاحبه ای با BBC فارسی، با حمله به مایک پامپئو و دولت ترامپ، قاسم سلیمانی تروریست بین الملل را شریف و خادم به مملکتش خواند که در برابر حملات اسرائیل، آمریکا، و عربستان سعودی ایستاده بود؛ وی صراحتا اعلام کرد که دولت ترامپ که با تحریم هایش رژیم را فلج کرده، حق دخالت نظامی در ایران و خاورمیانه را ندارد و اگر چنین کند ما در کنار رژیم آخوندی می ایستیم! اردشیر زاهدی پیشتر نیز از برجام و شخص جواد ظریف حمایت کرده، او را دیپلماتی باهوش و مقاوم خوانده بود.
فخرآور افزود: اما چطور ممکن است که یک دیپلمات بالا رتبه در حکومت شاهنشاهی ایران چنین بی پرده از رژیم ملاها حمایت کند؟
پاسخ این سوال را با بررسی کارنامه سیاسی این فرد می توانیم بیابیم.
اردشیر زاهدی با نزدیک کردن خود به دربار، با شاهدخت شهناز ازدواج می کند و پس از جدایی محمدرضاشاه از ثریا در جستجوی همسر سوم برای پادشاه از طریق معرفی دختران دانشجوی ایرانی در اروپا به اوست که فرح دیبا به توصیه عمویش اسفندیار دیبا(دندانپزشک دربار قاجار) و جهانگیر تفضلی سفیر ایران در فرانسه، در دستور کارش قرار می گیرد.
پس از ازدواج فرح با شاه، اردشیر زاهدی پله های ترقی را به سرعت طی کرده و بالاترین پست های سیاسی را از آن خود می کند. در طول چندین سال سفارت و وزارتش، شاهد بورسیه شدن دانشجویان کمونیست و اسلامگرای تندروی مخالف شاه هستیم که به کمک اساتید دانشگاه خیانتکاری چون مهدی بازرگان صورت می پذیرد. افرادی چون محمدجواد ظریف، محسن سازگارا، معصومه ابتکار، سعید امامی، و حق شناس در میان لیست بلندبالای این دانشجویان هستند. نتیجه اعزام این دانشجویان به آمریکا این است که در سفرهای شاه به آمریکا، این دانشجویان با هماهنگی سفارت ایران دسته جمعی به شاه فحاشی و با گوجه گندیده از او پذیرایی می کنند تا اعتبار و حیثیت شاه را نزد آمریکایی ها زیر سوال ببرند؛ جالب توجه است که از بین بردن اعتبار شاه و رواج دادن اندیشه های ضد او در جهان هدف KGB بوده است!
فخرآور اضافه می کند: اردشیر زاهدی در زمان سفارت خود در آمریکا، سفرهای بسیاری را برای فرح دیبا هماهنگ می کند که طی آنها فرح بدون حضور شاه با مسئولین و ژنرال های آمریکایی در سازمان های اطلاعاتی-امنیتی و نظامی مانند CIA ، FBI ، و USSS به طور محرمانه دیدار می کند. از دیدارهای او می توان به جلسه ۶ ژانویه ۱۹۷۸ (یکسال پیش از شورش ۵۷) اشاره کرد که در آن سعی می کنند به آمریکایی ها القا کنند که شاه در کشور بسیار منفور است اما ملکه که نایب السلطنه نیز هست از محبوبیت زیادی برخوردار است و از آنها خواسته می شود با عدم حمایت از شاه اجازه دهند مقدمات خروج او از کشور و بر تخت نشستن ملکه فرح دیبا آماده شود. از مسائل دیگری که در این جلسه طولانی گفته می شود این است که تمام ارگان های کشور از جمله رسانه ها و در راس آنها رادیو و تلویزیون، و دولت در اختیار ماست و پس از خروج شاه از کشور می توانیم اوضاع مملکت را کاملا کنترل کنیم.
این صحبت ها در حضور آمریکایی ها، پرده از یک خیانت سازمان یافته برمی دارد که چگونگی آن را امیر فخرآور در ادامه توضیح می دهد:
با ورود فرح طباطبایی دیبا به دربار کم کم تمام نزدیکان شاه طرد شده از پست های سیاسی کنار گذاشته می شوند و دیباها جای آنها را می گیرند؛ به اسامی و پست های تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
?محمدعلی قطبی دایی فرح دیبا مسئول پیمان های سازمان برنامه کشور
?عبدالرضا قطبی پسردایی فرح دیبا مدیرعامل رادیو و تلویزیون ایران
?فریده دیبا مادر فرح دیبا عضو هیئت مدیره جمعیت شیر و خورشید و بسیاری سازمانهای دیگر
?لوییز صمصام بختیاری(لوییز قطبی) زندایی فرح ندیمه مخصوص فرح در دربار
?اسفندیار طباطبایی دیبا عموی فرح دیبا رایزن اقتصادی ایران در پاریس
?کامران طباطبایی دیبا پسرعموی فرح دیبا رئیس موزه معاصر ایران (جالب توجه است که همچنان در ایران نمایشگاه برگزار می کند!)
?یحیی طباطبایی دیبا مدیرعامل جمعیت ملی مبارزه با سرطان
?مرتضی طباطبایی دیبا مستشار دیوان عالی کشور
?ناصر طباطبایی دیبا آجودان شاه و مشاور حقوق و مدیر کل دربار
?رضی طباطبایی دیبا معاون وزارت دربار
?احمد طباطبایی دیبا نماینده ایران در سازمان بهداشت جهانی
?حسن طباطبایی دیبا دادیار دیوان عالی کشور
?عزت طباطبایی دیبا رئیس سازمان ترویج و توسعه وزارت تعاون
?ناز طباطبایی دیبا عضو هیئت مدیره و مدیرعامل موزه فرش
?ناصر صدری استاندار و آجودان شاه
?مجید طباطبایی دیبا پسرعموی فرح دیبا عضو هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران
?سعدی طباطبایی دیبا عموی فرح دیبا مدیرعامل سازمان آب و برق و بازرسی وزارتی
?داراب طباطبایی دیبا عضو هیئت مدیره موزه آبگینه وسفالینه های ایران
?امیرمعذالدین طباطبایی دیبا رئیس سازمان نوتردام دوفایتما
لازم به ذکر است که لوییز قطبی نقش بسیار پررنگی در خیانت ۵۷ داشته است. بدینگونه که با تشکیل جلسه ای۶ ساعته در منزل خود که فرح با لباس مبدل و کاملا ناشناس در آن حضور پیدا می کند، برای تحمیل نخست وزیری شاپور بختیار (که پسرخاله رضا قطبی است) به شاه برنامه ریزی می شود. به دروغ به شاه می قبولانند که بختیار از مهره های کلیدی جبهه ملی است و انتخاب او به عنوان نخست وزیر می تواند این گروه را با شاه همراه کند(که می دانیم نه تنها چنین نشد که جبهه ملی به بختیار حملاتی را نیز صورت داد). شاپور بختیار با هماهنگی دیباها برای قبول سمت نخست وزیری شرطی عجیب می گذارد؛ طی آن شرط شاه باید از کشور خارج شود ونایب السلطنه (فرح دیبا) قدرت کشور را به دست بگیرد.
امیر فخرآور توضیح می دهد که به این صورت KGB به خواست خود که خروج شاه از کشور است می رسد و موفق می شود ایران را به چنگ خود درآورد. چرا که طبق قانون اساسی فاجعه بار مشروطه، شاه قدرت مطلق کشور است و درصورت خروج او ارتش بدون فرمانده قادر به مقابله با شورشیان سازماندهی شده از طرف شوروی نخواهد بود.
امروز آرشیو سرهنگ واسیلی میتروخین افسر سابق KGB برای ما روشن می کند که بستگان فرح دیبا از جمله رضا قطبی مدیر رادیو و تلویزیون ایران، ماموران حقوق بگیر KGB بودند و با هدف سرنگونی حکومت شاه، از حضور فرح دیبا در دربار شاه سو استفاده می کردند تا ایران ما به چنگال ویروس خطرناک کمونیست-اسلامیست ها بیافتد.
بنابراین آنچه در سال ۵۷ رخ داد انقلاب نبود بلکه خیانتی سازمان یافته از طرف شوروی به شاه برای به چنگ آوردن ایران بود.