خطر فاجعه انسانی در تهران
روز گذشته رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران طی مصاحبهای اعلام کرد که تهران با کمبود حداقل سه هزار دستگاه اتوبوس روبرو میباشد.
همزمان با اظهارات فوق، رئیس ستاد مقابله با کرونا درباره بروز نتایج نامطلوب ناشی از ازدحام جمعیت در حمل و نقل عمومی طی هفتههای آتی، هشدار داد.
این در حالیست که دانشمندان دامنه بقای ویروس کرونا در محیط را بسته به شرایط آب و هوا و جنس محل آلودگی، از چند ساعت تا چندین روز پیشبینی کردهاند که این موضوع با توجه به شرایط فعلی حملونقل عمومی در ایران یک خطر جدی بشمار میآید.
سازمان بهداشت جهانی نیز حداقل فاصله افراد با یکدیگر را یک متر اعلام کرده گرچه برخی دانشمندان این فاصله حداقلی را تا دو و حتی سه متر میدانند، فاصلهای که به هیچ عنوان در ناوگان شهری قابل رعایت نیست.
تصاویر منتشره از حمل و نقل عمومی در تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور نیز بخوبی نشان میدهد که فاصله بین افراد به در کمترین حد ممکن است.
با چنین وضعیتی کاملا مشخص است که متاسفانه ساکنان شهرهای بزرگ کشور مخصوصا تهران در آستانه یک فاجعه انسانی قرار دارند، فاجعهای که رئیس ستاد مبارزه با کرونا نیز تلویحا بدان اشاره کرده است.
با توجه به اظهارات مسئولین، مشخص است که دولت کاملا از پیامدهای این ازدحام آگاه و فرضیه بیاطلاع بودن برای توجیه عدم رسیدگی و حل مشکل، مردود میباشد.
اما برخی از مسئولین در کنار رسانهها و خبرنگاران وابسته، کمبود اتوبوس و عدم توانایی رژیم برای رفع آن را دلیل شرایط پیشآمده عنوان کردهاند، این ادعای کذب در شرایطی مطرح میگردد که در اربعین گذشته، رژیم ۱۱ هزار دستگاه اتوبوس را به صورت شبانهروزی در خدمت مسافران کربلا و نجف قرار داده بود.
همچنین برای نمایش تدفین قاسم سلیمانی سه هزار دستگاه اتوبوس رایگان از سراسر کشور در اختیار بسیجیان قرار گرفت تا در مراسم مذکور حضور یابند.
این موارد به خوبی نشان میدهد که رژیم جمهوری اسلامی از امکانات کافی برخوردار است و آنرا به سهولت برای اجرای مراسمهایی که مشروعیت خود را از آن میگیرد، استفاده میکند اما از سوی دیگر حاضر نیست همین امکانات را برای حفظ جان مردم استفاده کند.
عدم قرنطینه شهرها و یا حداقل تعطیل کردن ادارات و مشاغل، عدم استفاده از امکاناتی نظیر هزاران دستگاه اتوبوس متعلق به سپاه پاسداران، شهرداریها و دیگر نهادهای حکومتی، عدم اطلاعرسانی صحیح درباره خطرات کرونا و راههای به حداقل رساندن این خطرات، همگی نشان از این موضوع دارد که رژیم بصورت عامدانه در تلاش است تا آلودگی را تا حد ممکن گسترش دهد که این اقدام جان و سلامتی میلیونها نفر را در معرض خطر قرار داده است.
نقش آگاهانه و عامدانه رژیم در گسترش آلودگی و متعاقب آن قربانی کردن مردم، وقتی پررنگتر میگردد که بیاد آوریم سپاه پاسداران علیرغم هشدارها و اخطارهای مکرر جامعه پزشکی داخل و خارج کشور و با وجود مشاهده وضعیت بحرانی در چین، نه تنها حاضر به قطع پروازها با این کشور نشد بلکه بر تعداد این پروازها نیز افزود.
بیتردید این یک جنایت منحصر بفرد در تاریخ است که رژیمی با وارد کردن ویروسی مرگبار و عدم تلاش و اطلاعرسانی برای مهار آن، جنگی بیولوژیک را بر علیه شهروندان خود آغاز کرده و از سویی دیگر با بالا رفتن تلفات، در مجامع بینالمللی تحریم را علت مرگ و میر مردم عنوان میکند اما همزمان در داخل کشور با ادعای کنترل بیماری، مردم را فریب میدهد تا آلودگی همچنان گسترش یابد.