مرداد ماه سال ۵۹ پس از خاکسپاری محمدرضاشاه پهلوی در قاهره شاپور بختیار به دیدار خانواده پهلوی می رود و آنجا خطابهای از فرحپهلوی میشنود”اگر شما سه ماه زودتر نخست وزیر شده بودید الان ما همه در تهران بودیم”! (کتاب خاطرات شاپور بختیار، یکرنگی)
اما راز این سه ماه زودتر یعنی سه ماه قبل از نخستوزیری بختیار در ۱۶ دیماه۵۷ چیست؟
شاپوربختیار در کتاب یکرنگی خود از اولین ملاقاتش با فرحدیبا سه ماه قبل از نخستوزیری خود خبر داده و همچنین هوشنگنهاوندی وزیر علوم شاه و رئیس دفتر وقت ملکه فرحپهلوی از دیدار مخفیانه شهبانو با شاپوربختیار در منزل لوییزصمصامبختیاری زندائی فرح و مادر رضاقطبی در منطقه دَروس تهران در کتاب خاطرات خود سخن آورده!
سه ماه قبل از نخستوزیری بختیار یعنی نیمه دوم مهرماه۵۷ مصادف است با زمانی که محمدرضاشاه در پاییز سال۵۷ نیز پس از بیش از یکسال اعتراضات و اعتصابات در کشور که دیگر هیچ تغییری هم مخالفان را راضی نمیکرد به سراغ دشمنان سابق خود اعضای جبههملی برای انتخاب نخستوزیر رفته.
به مصاحبه فرحپهلوی با بیبیسی در ۱۸ مرداد ۹۰ در مورد”شاپوربختیار و آخرین ماههای حکومت پهلوی دوم” میپردازیم…
فرحپهلوی در پاسخ به خبرنگار مبنی بر خطابه ایشان به شاپور بختیار در قاهرهی مصر که “اگر سه ماه زودتر نخست وزیر شده بود همه ما الان در تهران بودیم” با تصدیق،این گفته خودشان را یک فرضیه و اما و اگرهای ماه های آخر حکومت شاه قلمداد میکنند.
اما بحث اصلی در همان سه ماهِ قبل از نخستوزیری بختیار است!شهبانو در پاسخ به خبرنگار در مورد نوشتهی هوشنگنهاوندی رئیس دفتر سابقشان مبنی بر دیدار مخفیانهشان با شاپوربختیار در منزل مادر رضاقطبی و زندائیشان چند ماه قبل از نخستوزیری بختیار به شدت آن را انکار می کنند و خطاب به نویسندگان مطالب غیر واقع می گویند”بد به حال کسانی که دروغ بگویند و بنویسند”!همچنین ایشان آشنایی خود با سنجابی،صدیقی و بختیار رهبران جبهه ملی را انکار میکنند کماینکه شاپوربختیار هم از دیدار اول خود با شهبانو سه ماه قبل از نخست وزیری در کتاب یکرنگی خود یاد کرده است.
در ادامه مصاحبه شهبانو دیدار خود با شاپوربختیار در منزل زندائی خود که یک بختیاری هستند و در واقع نسبت خانوادگی نزدیک با شاپوربختیار(خالهی بختیار)را دارند انکار نمیکنند!کماینکه در قسمت قبل فرمودند که بختیار را که فامیل خودشان هستند را نمی شناختند اما چرا شهبانو این دیدار را در سه ماه قبل از نخستوزیری بختیار هم انکار می کنند و بر مخفیانه بودن این دیدار و زمان آن که سه ماه قبل از نخست وزیری بختیار بوده حساسیت نشان میدهند! شهبانو از دیدار خود با شاپوربختیار پس از نخستوزیری ارتشبد ازهاری از ۱۵آبان_۱۰دی ماه و استعفای ایشان یاد میکنند و می فرمایند زمانی بوده که محمدرضاشاه با غلامحسینصدیقی از جبهه ملی برای نخست وزیری به توافق رسیده بود!اما به گفته ایشان صدیقی ۱۵روز برای تشکیل کابینه فرصت خواسته بود و تیمسار اویسی و تیمسار مقدم شاپوربختیار را که جوانتر و کاراتر از صدیقی بوده و به خاطر اوضاع حساس کشور و اعتراضات میبایستی نخستوزیر معرفی میشده به شهربانو پیشنهاد دادهاند تا از شاه برای نخست وزیر شدن بختیار مساعدت بخواهند چراکه بختیار دیدار و گفتگو با شاه و آمدن به کاخ را نپذیرفته بودهاند.
بر اساس کتاب”پاسخ به تاریخ” نوشته محمدرضاشاه پهلوی ایشان از طریق جمشیدآموزگار و سناتور خواجهنوری با شاپوربختیار ارتباط داشتهاند اما جمعبندی شاه و ملازمان بعد از استعفای ارتشبد ازهاری،بر نخستوزیری غلامحسینصدیقی بوده و صدیقی پس از پذیرش شروطش برای نخستوزیری توسط شاه مامور تشکیل کابینه شده بود اما عواملی یک روز بعد از آن،صدیقی را کنار میزنند و بختیار به عنوان گزینه نخستوزیری مطرح می شود.
حال این سوال بزرگ از شهبانو مطرح است که وقتی که محمدرضاشاه در کتاب خود از ارتباطش با بختیار خبر داده چرا باید بختیار حاضر به گفتگو و آمدن به کاخ نبوده و همچنین چرا تیمسار اویسی و تیمسار مقدم نیز از مطرح کردن بختیار بعنوان گزینهی نخستوزیری نزد شاه معذور بودهاند و به ملکه برای این امر به عنوان واسطه متوسل شدهاند!؟
شهبانو از ملاقاتشان با شاپوربختیار با کسب اجازه از شاه در منزل لوئیزصمصامبختیاری زندائی خودشان و مادر رضاقطبی در روزهای پس از استعفای ارتشبد ازهاری از نخست وزیری در ۱۰دیماه خبر میدهند و میفرمایند که شرط شاپور بختیار برای گفتگو و نخستوزیری آزاد کردن کریم سنجابی از اعضای زندانیِ جبههملی بود که ملکه به عرض شاه رساندند و کریم سنجابی بعد از آزادی از زندان و ارائهی نطقی در مدح خمینی به نوفللوشاتو رفته.
اما در واقع کریمسنجابی بعد از عزیمت خمینی به نفع لوشاتو و در آبانماه ۵۷ به دیدار خمینی رفته و بیانیه سه مادهای خود علیه حکومت شاه را در نزد خمینی در ۱۴آبان ارائه میدهد که پس از بازگشت به تهران در فرودگاه مهرآباد دستگیر میشود و دقیقاً پس از آزادی توسط شاه و چند روز پس از نطق پیام انقلاب شاه با وساطت تیمسار مقدم رئیس ساواک برای دیدار به نزد شاه می رود.سنجابی در کتاب خود”امیدها و ناامیدیها” از این دیدار سخن گفته که از شاه گرفتن تصمیم انقلابی بعد از نطق انقلابیِ ایشان در ۱۶آبانماه۵۷ را خواسته بود و نهایتاً شاه شرط نخست وزیری سنجابی مبنی بر خروج شاه از کشور و تشکیل شورای سلطنت را بخاطر عدم فرمانبرداری ارتش و ارکان کشور در صورت نبودنش را نمیپذیرد و دیدار به پایان میرسد.
منابع: کتاب امیدها و نا امیدی های سنجابی، خاطرات شاپوربختیار، کتاب ناکام یک بازی حزبی موسسه مطالعات تاریخ ایران، دانشنامه جبهه ملی ایران.
از این رو ادعای شهبانو مبنی بر دیدار با شاپوربختیار بعد از کنارهگیری ارتشبد ازهاری از نخستوزیری در دیماه و اجرای شرط بختیار توسط شاه و آزادی سنجابی از زندان و عزیمت به نوفل لوشاتو را باید مردود دانست.
اما به دوران پس از استعفای ازهاری در ۱۰ دیماه ۵۷ برمیگردیم که شاه پس از منتفیشدن نخست وزیری کریم سنجابی در آذرماه۵۷ با رد شرط خروج شاه از کشور،در نهایت با ملازمانشان روی غلامحسینصدیقی از جبههملی برای نخستوزیری به جمعبندی رسیده بودند و صدیقی سه شرط را برای پذیرش نخست وزیری و تشکیل کابینه مطرح میکند:
۱.انتخاب شدنش و کسب رای اعتماد توسط مجلس ۲.بازگرداندن متممهایی که شاه به نفع حکومت خود در قانوناساسیمشروطه تغییر داده بود به صدر مشروطه و۳.مهمترین شرط صدیقی عدم خروج شاه از کشور بود!!!
شاه بعد از دو روز این شروط را میپذیرد و صدیقی مسئول تشکیل کابینه میشود. منابع: کتاب تاریخ شفاهی ایران، کتاب فرماندهی و نافرمانی سپهبد آذربرزین،کتاب پاسخ به تاریخ، دانشنامه جبهه ملی.
سپهبد آذربرزین از نزدیکان شاه و فرماندهان نیروی هوایی که ماههای آخر حکومت پهلوی را در کاخ شاه سپری میکند در مصاحبه و کتاب خود از راز بزرگی پرده برداشته که فردای روزی که صدیقی مامور تشکیل کابینه شده بود تیمسار مقدم رئیس ساواک برای ملاقات اضطراری به حضور شاه می رسد و شاه که همواره به نظر آمریکاییها در مسائل مملکت و حمایتشان از شاه اهمیت میدادند از پخش مستندی در شبکه سیبیاس آمریکا در مورد شاپوربختیار و مطرح شدنش به عنوان تنها راه نجات کشور از زبان تیمسار مقدم خبردار میشود که در همانجا شهربانو فرح هم شروع به دفاع از بختیار به عنوان گزینه جوان و کاراتر از صدیقی میکند دستآخر شاه بعد از خروج تیمسار مقدم از اتاق پذیرایی شاه و بعد از چند ساعت توسط شهبانو متقاعد میشود و با بختیار تماس تلفنی برقرار کرده و ایشان را به کاخ برای مذاکره برای نخست وزیری فرامیخواند.
سوال بزرگ اینکه صحت و سقم پخش مستند راجع به شاپوربختیار در شبکه سیبیاس آمریکا در روزگاری که ماهواره و اینترنت در دسترس برای استعلام نبوده چگونه تایید شده؟! و این خبر چرا با درخواست ملاقات اظطراری در وقت صرف ناهار شاه در سالن غذاخوری یک روز پس از مأموریت صدیقی برای تشکیل کابینه در معیت شهبانو مطرح میشود؟!و چرا شهبانو حمایت بیدریغ خود از بختیار بعد از خروج تیمسار مقدم از سالن برای قانع ساختن شاه ادامه می دهد؟!
شاه پس از ملاقات با بختیار شرط خروج از کشور را به ناچار می پذیرد کماینکه سابقاً این شرط را از طرف کریمسنجابی که از طرف خمینی و بعد از بازگشت از پاریس مطرح کرده بود را نپذیرفته بودند!و با شروط غلامحسین صدیقی که مهمترینش “عدم خروج شاه از کشور” بود موافقت کرده بود. نام این تحمیل نگنین نخستوزیری شاپور بختیار با “شرط خروج شاه” از کشور را چیزی جز خیانت و اقدام برای کودتا بعد از روز خروج شاه در ۲۶دیماه ۵۷ نمیتوانیم بنامیم.
سوال بزرگی که در طول مصاحبه از شهبانو به بنبست خورده و بیپاسخ مانده اینکه چرا نظر شاه بعد از یک روز با توجه به قبول شروط غلامحسینصدیقی بر نخستوزیری و مأموریت او برای تشکیل کابینه به گزینهی شاپوربختیار برای نخست وزیری بُرده میشود. آیا دلیلش غیر از این بوده که غلامحسینصدیقی شرط عدم خروج شاه و شاپور بختیار برخلاف صدیقی شرط خروج شاه از کشور در صورت پذیرش نخست وزیری را تاکید داشتهاند. در صورتیکه در قسمتی از مصاحبه شهبانو میفرمایند که به توصیه تیمسار اویسی و تیمسار مقدم بخاطر اوضاع خطرناک مملکت تعجیل در انتخاب یک نخستوزیر به عنوان جوانتر و بهتر از صدیقی را به عرض شاه رساندهاند و ایشان از شهبانو برای مذاکره با بختیار درخواست کردهاند اما اینجا از چرایی تغییر نظر شاه از نخست وزیری صدیقی به گزینه بختیاری اظهار بیاطلاعی میکنند. چراکه می فرمایند ایشان (شاه) دیگر در قید حیات نیستند و نمیتوانند به جای شاه پاسخ دهند.
در قسمتهای پایانی مصاحبه تناقض دیگری مطرح میشود که بختیار در زمان اقامت شاه در مصر با شهربانو و در حضور شاه تماس تلفنی برقرار کرده و حتی در مکالمه،بختیار به شاه فرموه که مبارزه با جمهوریاسلامی همچنان از خارج ادامه دارد و شاه نیز آرزوی موفقیت برای ایشان کردهاند! در صورتیکه شهبانو در کتاب خاطرات خود در مورد این تماس تلفنی می گوید شاه حاضر به پاسخ دادن به مکالمه با بختیار حتی توسط شهبانو هم نبودند.
به گفتهی خود شهبانو در بخشی از مصاحبه:”بد به حال کسی که دروغ بگوید و بنویسد”!”و اینکه می فرمایند تاریخ نوشته می شود و دارد نوشته می شود”
اما باید گفت که در واقع بعد از افشای بخش اجتنابناپذیر حقیقت تاریخ از آن لحظه به بعد همگان یکدست حقیقت تاریخ را تا پایان خواهند پذیرفت و حقیقت از آن لحظه ثبت می شود.
ما نیز محققان تاریخ بر اساس مصاحبه شهبانو و تطابق دادن با بخش واقعیت تاریخ و ثبت شدهها به تناقضات بزرگ و مهمی میرسیم که علاوه بر سقوط حکومت شاهنشاهی،تاریخ و سرنوشت ایران به یغما رفت و توسط آخوندان مصادره شد.
حال نسل پرسشگر خواهان پاسخ شهبانو در برابر واقعیات می باشد…
۱.زمان دیدار شما (شهبانو) با شاپوربختیار نه در دیماه و با توجه به مستندات و مطابقت اصلی آن دیدار با سه ماه قبل از نخست وزیری بختیار و چرایی این کار از طرف شما؟
۲.نقش رضاقطبی جاسوس کا_گ_ب و رئیس رادیو تلویزیون ملی در این دیدار در خانه زندائی شما و مادرش و ارتباط با نقش وی در پوشش اعتراضات و تهییج عموم در قبل و بعد از خروج شاه و تلقین انقلاب؟
۳.هماهنگی شرط “خروج شاه از کشور” توسط کریم سنجابی که از نزد خمینی با پیام ضد شاه بازگشت بود برای نخستوزیری با مطرح شدن همان شرط توسط بختیار به شاه و ارتباط این شروط با دیدار مخفیانه شما و حمایت از بختیار؟
۴.در ادامهی این مقاله که بخشی از یک کتاب به نام “از دَروس تا قاهره” میباشد در مورد نقش و اقدامات پنهان و پیدای فرحپهلوی از سال۵۶ برای در دست گرفتن حکومت و نتیجه نداشتن آن تلاشها و کودتایی که به نفع آخوندان و توسط آخوندان مصادره شد خواهیم پرداخت.
پایان: هیچ شخصی به اندازهی شهبانو فرح و رضاقطبی به آنچه که از دَروس تا قاهره اتفاق افتاده واقف نیست.