شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک، یوتیوب در ابتدای کار خود بده بستانی قانونی را با کنگره ایالات متحده آمریکا صورت داده بودند. آنها پذیرفته بودند که در قبال دستکاری نکردن و عدم دخالت در محتوایی که در این شبکهها توسط کاربران بارگذاری میشود، از دعوای حقوقی مصون باشند. دقیقا به همان صورت که یک استاد نجار که منبر میسازد مسئولیتی در قبال سخنان بیان شده بر روی منبر ندارد، این شبکهها تضمین گرفته بودند که از دعوای حقوقی مصون باشند مشروط بر اینکه این تربیون را به تساوی در اختیار همگان قرار دهند.
اما در سالهای اخیر و بخصوص در ماههای اخیر، مدیران چپگرای توییتر اقدام به بستن بسیاری از حسابهای معترضان ایرانی و هنگکنگی نمودند و در آخرین اقدام، شروع به راستیآزمایی توییتهای پرزیدنت ترامپ کرده و حتی یک مورد از توییتهای او را به بهانه ترویج خشونت پنهان کردند!
اما این اقدام از چند جهت قابل انتقاد است.
اولا این اقدام بر خلاف قول و قرار اولیه با کنگره است و نقض بیطرفی محسوب میشود.
دوم اینکه چرا توییتر تاکنون در مورد سخنان هیچ سیاستمدار دیگری اقدام به راستیآزمایی نکرده بود؟
سوم اینکه تیمی که اقدام به راستی آزمایی کرده اساسا معروف به انتقاد و حتی توهین به پرزیدنت ترامپ هستند.
چهارم اینکه چرا این به اصطلاح راستیآزمایی در آستانه انتخابات آمریکا صورت میگیرد؟
پنجم اینکه چرا توییتر با حسابهای تروریستهایی مثل قاسم سلیمانی و سیدعلی خامنهای کاری ندارد؟ همین چند روز پیش خامنهای به مناسبت روز حکومتی قدس توییت زده بود و در آن از “راه حل نهایی” (final solution ) سخن گفته بود (اصطلاح معروف نازیها برای پاکسازی قوم یهود) اما حساب خامنهای هرگز کوچکترین مشکلی پیدا نکرده و نمیکند.
و در نهایت، منبع راستیآزمایی، CNN بود که به جانبداری از چپها و دمکراتها شهره است.
حرف اصلی پرزیدنت ترامپ و فرمان اجرایی او بسیار واضح و منطقی است: یا به قول و قرار اولیه پایبند باشید و به همه تریبون بدهید، و یا اگر بیطرفی را رعایت نکنید و اقدام به دستکاری محتوای منتشر شده کنید، قول و قرار اولیه کنسل میشود و نمیتوانید از دعوای حقوقی مصون بمانید. ادامه دادن به این وضعیت که هم بیطرفی را نقض کنید و هم مصونیت حقوقی داشته باشید امکانپذیر نیست. هر دوی اینها با هم غیرممکن است.